🎬🎤ɱყ ῳɛცƖơɠ🌠🧩🎬🎤ɱყ ῳɛცƖơɠ🌠🧩، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
🥰👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻بابا مهدی 👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻🥰🥰👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻بابا مهدی 👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻🥰، تا این لحظه: 41 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
🤩نلین کوچولو🤩🤩نلین کوچولو🤩، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
🥰😇مامان مهناز😇🥰🥰😇مامان مهناز😇🥰، تا این لحظه: 41 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره
ραηιѕα-پانیساραηιѕα-پانیسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
😍αятιηαدختر خالم😍😍αятιηαدختر خالم😍، تا این لحظه: 18 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره
طرفدار ایمجین درگنز شدنمطرفدار ایمجین درگنز شدنم، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه سن داره
تولد شمار سنتو رفتنمتولد شمار سنتو رفتنم، تا این لحظه: 3 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
علاقه ام به سبک راک پاپعلاقه ام به سبک راک پاپ، تا این لحظه: 2 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
تولد پاتر هد شدنمتولد پاتر هد شدنم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
تولد گریفیندور شدنمتولد گریفیندور شدنم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
اشنایی من با موسیقیاشنایی من با موسیقی، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره
شاهان shahan👶🏻❤️شاهان shahan👶🏻❤️، تا این لحظه: 1 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

🌠📚🤩Love❤️Psychologist👩🏻‍⚕️and 💫literature

literature is life

متاسفانه هوشنگ ابتهاج دیروز فوت کرد

1401/5/20 18:53
169 بازدید
اشتراک گذاری

هوشنگ ابتهاج با تخلص سایه دیروز ۱۹تیر از دنیا رفت

شاعر مورد علاقه ی من😞😞😔😔

میدونستینذچرا تخلصش سایه بود؟

چون سایه از حروف ساده و بی ادعا تشکیل شده

خودشون یکبار این رو در یک ویدیو گفتن

جوایز

از سلسله مقالات دربارهٔ
ه. ا. سایه
ه. ا. سایه
مجموعه‌های شعر

کهن

نو

ترانه‌های نامدار
یادمان‌ها
موضوعات مرتبط

برخی از بنیان‌گذاران انجمن ادبی شمع سوخته.
از راست به چپ: هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، نیما یوشیج، احمد شاملو و مرتضی کیوان.

امیر هوشنگ ابتهاج (۶ اسفند ۱۳۰۶ – ١٩ مرداد ۱۴۰۱) متخلصبه سایه، شاعر و پژوهشگر ایرانی بود.[۲] او نخستین اثرش به نام «نخستین نغمه‌ها» را در سال ۱۳۲۵ شمسی منتشر کرد.[۲] از آثار دیگر او می‌توان به تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) اشاره کرد. او همچنین در رادیو در برنامه گل‌ها کار می‌کرد و پایه‌گذار برنامهٔ موسیقایی گلچین هفته بود.

زندگی‌نامه

امیر هوشنگ ابتهاج یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت در خانواده‌ای بهایی[۳] متولد شد. پدرش «آقاخان ابتهاج» از پزشکان رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. پدربزرگ او «ابراهیم ابتهاج الملک» گرکانی [۴]و مادربزرگش اهل رشت بود.[۵] پدربزرگش را در زمان تسلط جنگلی‌ها به تحریک ملایان قشری حامی روس،یکی از اسلامگرایان تندرو با داس کشت.[۶][۷][۸]

برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج، ابوالحسن ابتهاج و احمدعلی ابتهاج، عموهای امیرهوشنگ هستند.

هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد.

ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست‌مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خون‌ریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری به نام (دیرست گالیا…) با اشاره به‌همان روابط عاشقانه‌اش در گیر و دار مسائل سیاسی سرود.[۹]

سایه در سال ۱۳۴۶ شمسی بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیرازشعرخوانی کرد که باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تا پاریس) استقبال شرکت‌کنندگان و هیجان آن‌ها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح می‌دهد و می‌نویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمی‌کرده‌است که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان‌زده شوند.

ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ شمسی سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران (پس از کناره‌گیری داوود پیرنیا) و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.[۱۰] تعدادی از غزل‌ها، تصنیف‌ها و اشعار نیمایی او را موسیقی‌دانان ایرانی نظیر محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا کرده‌اند. تصنیف خاطره‌انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده(ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است.

سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) به‌همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به‌نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.[۱۱]

ابتهاج مدتی به‌عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به‌کار اشتغال داشت.[۱۲]

وی در سال ۱۳۶۶ همراه خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و تا پایان عمر به ایران سفر میکرد.[۱۳]

منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته (به اشتباه می‌گویند سازمانی بوده‌است) در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگیرسیده‌است. دلیل این نام‌گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف «ارغوان» خود را برای آن درخت گفته‌است.[نیازمند منبع]

از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان 'حافظ به سعی سایه نخستین بار در ۱۳۷۲ شمسی نشر کارنامهبه‌چاپ رساند و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سال‌های زیادی را صرف پژوهش و حافظ‌شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت‌هاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کرده‌است.[۱۴]

در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۹۵ شمسی بیست و سومین جایزهٔ ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی در باغ موقوفات افشار به انتخاب اعضای هیئت گزینش جایزهٔ این بنیاد به هوشنگ ابتهاج اهداشد.[۱۵]

در تاریخ پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷شمسی در مراسم پایانی ششمین «جشنواره بین‌المللی هنر برای صلح»، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهداءشد.[۱۶]

فرهنگ و سیاست

جهان‌بینی هوشنگ ابتهاج

هوشنگ ابتهاج (سایه) با اینکه در خانواده‌ای مرفه و سرشناس متولد شد؛[۱۷] بعدها همفکر توده‌ای‌ها شد،[۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳] هرچند هرگز به عضویت آن درنیامد.[۲۴] با این حال برخی از منتقدان گرایش ابتهاج به سوسیالیسم و حزب توده را باعث تقویت جنبهٔ شاعری او می‌دانند.[۲۰] با این وجود، در سال‌های بعد اشعاری با درونمایه‌های عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا سرود که عده‌ای آن‌ها را از نظر پرداخت زبانی به اشعار حافظ، نزدیک می‌دانند.[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸]

حزب توده

ابتهاج در گفتگو با مجله مهرنامه در مهر ۱۳۹۲شمسی، دربارهٔ روابطش با حزب توده گفته‌است: 

«عضو حزب توده نبودم؛ اما همیشه سوسیالیست بودم و به توده‌ای‌ها احترام می‌گذاشتم و رفیق آن‌ها بودم و با آن‌ها هم‌عقیده بودم.»[۲۹]

و در جای دیگر نیز گفته‌است: 

«من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم؛ هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست.»[۳۰]

اخراج از کانون نویسندگان ایران

در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به تعلیق هوشنگ ابتهاج، به‌آذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند به‌علت نقض مرام‌نامه و اساس‌نامهٔ کانون گرفتند. این تصمیم درنهایت به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران، که به‌صورت فوق‌العاده برگزار شد، رسید و منجر به اخراج کل عناصر توده‌ای، به‌همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران‌شد.[۳۱][۳۲]

هوشنگ ابتهاج و فروغ فرخزاد

ویژگی شعر

غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه می‌گوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیه، استعاره‌ها و صور خیال بدیع، زبان روان، موزون، خوش‌ترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگی‌های شعر اوست. همچنین رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزل‌های برجسته می‌توان به این موارد اشاره نمود: دوزخ روح، شبیخون، خون‌بها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»[نیازمند منبع]

اشعار نو او نیز درون‌مایه‌ای تازه و ابتکاری دارد؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درون‌مایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به‌بار آورده‌است. خود او معتقد است برای او اصل عاطفهٔ شعراست.[۳۳]

در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشته‌اند انجام داده‌اند که در این بین نام‌هایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانیبه‌چشم می‌خورد. عبدالعلی دستغیب در نقدی سایه را در حلقهٔ دوم شاعران نیمایی؛ آنهایی که پیش از پیوستن به نیما شعرهایی در سبک و قالب سنتی می‌نوشتند، کنار احمد شاملو، اخوان ثالث و سیروس نیرو قرار داده که حلقهٔ اول را شامل توللی، شمس لنگرودی، منوچهر شیبانی، اسماعیل شاهرودی و دیگران می‌داند، و حلقهٔ سوم، که شامل سهراب سپهری و منوچهر آتشی و دیگران بوده‌است.

«پس از شهریور سال ۱۳۲۰ این دو گروه به علاوهٔ گروه سوم به نیما پیوستند. این اتصال البته آنقدرها هم اتفاق بزرگی را رقم نزد؛ یعنی برخی از این شاعران در این مدت یک سری نوآوری‌هایی انجام دادند، اما انگار پیشنهادهای نیما را درست درک نکرده بودند، چون ما دیدیم که دوباره برگشتند. سایه از نیما زیاد تأثیر گرفت، شعرهای نیمایی جالبی را نوشت که هنوز هم بعضاً در خاطره‌ها مانده‌است اما این اتفاق چندان دوام نیافت… ایشان یک غزل سرا هستند. اما امتیازش به نظر من این است که توانسته غزل‌هایی را با حال و هوای جدید خلق کند. در واقع غزل کلاسیک و سنتی را نفسی تازه بخشیده‌است. از این بابت یک غزل سرای نئوکلاسیکبه‌شمار می‌رود.»[۳۴]

سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به‌ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزل‌سرا بود، همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود، دنبال کرد.

سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است؛ اما قالب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع غزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سال‌های ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به‌شمار می‌رود.

سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سال‌های پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود. از نمونه کارهای وی می‌توان به آلبوم دستگاه چهارگاه و نغمه افشاری[۳۵] اشاره کرد که در سال ۱۳۵۵ کانون فکری کودکان و نوجوانان به انتشار رساند. در این آلبوم نوازندگان برجسته به شکل تک‌نوازی و گروه‌نوازی در گوشه‌های دستگاه‌ها و آوازهای ایرانی جهت آموزش به نوجوانان علاقه‌مند اجرا کرده‌اند. این مجموعه با کمک کامبیز روشن‌روان پدید آمد.

سایه پس از درگذشت احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود. ترانهٔ «در این سرای بی کسی» از سروده‌های هوشنگ ابتهاج است.

در مهر ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزه بنیاد موقوفات افشار، که در این بنیاد برگزار شد، به هوشنگ ابتهاج اهداء شد. در این جلسه علاوه بر سیدمصطفی محقق داماد و غلامعلی حداد عادل شخصیت‌های برجسته فرهنگی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، فتح‌الله مجتبایی، علی‌اکبر صالحی، سیدرضا صالحی امیری، احمد مسجدجامعی، عبدالحسین مختاباد و ژاله آموزگار حضور داشتند.[نیازمند منبع]

درگذشت

Hushang Ebtehaj هوشنگ ابتهاج.jpg

هوشنگ ابتهاج ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ مصادف با ۱۰ اوت ۲۰۲۲ در سن ۹۴ سالگی در شهر کلن آلمان به علت نارسایی کلیه درگذشت.[۳۶][۲][۳۷]

کتاب‌شناسی

این مجموعه‌ها بر این پایه‌اند:[۱۰]

  • نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵
  • سراب، ۱۳۳۰
  • سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
  • شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
  • زمین، دی ۱۳۳۴
  • چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
  • یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننتس و روبن)
  • تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
  • یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
  • حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
  • تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
  • بانگ نی

از این میان سیاه مشق و تاسیان تنها دفترهایی هستند که ابتهاج با تجدیدنظر در محتوا به چاپ‌های بعدی رساند و مجموعه و چکیدهٔ همهٔ شعرهایش است. بانگ نی نیز در پاییز ۱۳۹۵ بدون آگاهی او منتشر شد.

خاطرات

1- هوشنگ ابتهاج سال ۱۳۹۱ در ۸۵ سالگی خاطرات خود را در گفتگو با میلاد عظیمی در کتاب پیر پرنیان‌اندیش عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج عقاید و نظرات خود را دربارهٔ بسیاری از چهره‌های نامدار موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود بیان کرد. او در این کتاب تأیید می‌کند که آزادی‌اش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از نامه محمدحسین شهریار به سیدعلی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشته‌ها بر عرش الهی گریه می‌کنند» صورت گرفته‌است. ابتهاج یک سال بعد از زندان آزاد می‌شود.[۳۹][۴۰][۴۱]

سایه دربارهٔ تفریحات دوران جوانی خود می‌گوید: «اساساً چند چیز بود که من هر مصیبتی رو با اون‌ها می‌تونستم تحمل و فراموش کنم: یکی پیش شهریار می‌رفتم و یکی بیلیارد بازی می‌کردم. گاهی روزی چهارده ساعت بیلیارد بازی می‌کردم. توی بازی بیلیارد می‌تونستم مرگ مادرم رو فراموش کنم. هر ناکامی رو فراموش کنم. وقتی بیلیارد بازی می‌کردم انگار که مسخ شده بودم. انگار که ذهن و حافظهٔ من، از من گرفته شده بود. فقط بازی می‌کردم.»[۴۲]

2- "سال‌ها پیش در بیان خاطره‌ای گفته بود هشت نُه ساله بوده که یکی از هم کلاسی‌های او از هوشنگ ابتهاج و دو نفر دیگر می‌خواهد نام خودشان و نام مادر و نه پدرشان را روی یک برگ کاغذ بنویسند تا شباهنگام نزد پدر برد و آیندۀ آنان را پیش‌گویی کند.

آن مرد گویا روحانی و اهل‌دل بوده و چند مورد را برای هر یک می‌نویسد. سایه می‌گوید چون از آن دو نفر بعدها جدا شدم نمی‌دانم آنچه دربارۀ آنان گفته بود تحقق یافت یا نه. اما دربارۀ من گفته یا نوشته بود که آیندۀ تو با «سخن» گره می‌خورد و "خانوادۀ پرجمعیت"ی تشکیل می‌دهی و "94 سال" زندگی می‌کنی!

سایه می‌گوید: وقتی دو مورد اول محقق شد و دیدم مرا با شعر و موسیقی می‌شناختند و دور وبرم هم شلوغ است وقتی 49 ساله شدم به یاد سومی افتادم و ترسیدم! چون خیال می‌کردم 94 که خیلی دور از دست‌رس است چون زمان ما 70 سال هم زیاد بود و احتمالا نوشته یا گفته بوده 49 ولی هم‌کلاسی ما به اشتباه به عکس نوشته 94 و خیلی مراقب بودم اتفاقی برای من نیفتد که یک وقت در 49 سالگی از دست بروم!

این خاطره را روزی در اتومبیل و در بازگشت از مطب پزشکی در میدان آرژانتین تهران برای دکتر شفیعی کدکنی نقل می‌کند و استاد می‌گوید: آن دو مورد که محقق شد (هم سخن، هم فرزند و خانواده) پس این سومی هم می‌شود و همان 94 سال درست است. سایه هم در پاسخ می‌گوید: البته اگر نوع رانندگی شما پیش‌گویی را باطل نکند!"[۴۳][۴۴]

هوشنگ ابتهاج

ابتهاج در ۲۰۱۳

ابتهاج در ۲۰۱۳

نام اصلی

امیر هوشنگ ابتهاج[۱]

زاده ۶ اسفند ۱۳۰۶
رشت، ایران
درگذشته ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ (۹۴ سال)
کلن، آلمان
نارسایی کلیه
تخلص هـ.ا.سایه
پیشه
  • شاعر
  • پژوهشگر
زمینه کاری ادبیات، موسیقی ایرانی
جوایز مهم بنیاد موقوفات محمود افشارنشان عالی هنر برای صلح
سبک نوشتاری شعر نو، غزل، مثنوی
تأثیرپذیرفته از حافظ
همسر(ها) آلما مایکیال (ا. ۱۳۳۷–ب. ۱۴۰۰)
فرزند(ان) یلدا (زاده ۱۳۳۸)
کیوان (زاده ۱۳۳۹)
آسیا (زاده ۱۳۴۰)
کاوه (زاده ۱۳۴۱)
پدر و مادر میرزا آقاخان ابتهاج 
فاطمه‌رفعت
امضا
گسترش

جوایز


حسابی دلتنگ همچین شاعر عزیز و با عزتی خواهیم شد

پسندها (1)

نظرات (2)

◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
16 شهریور 01 20:11
کتاب پیر پرنیان اندیش رو مامان بابای من نوشتن
♫ღP͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞n͟͟͟͞͞͞i͟͟͟͞͞͞s͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞ღ♫
پاسخ
جدی چه جالب واسه همین شما هوشنگ ابتهاح رو میشناختی
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
16 شهریور 01 22:34
پاک کن کامنتمو. تو تلگراف حرف بزن.